زود گذشت
سلام گلپسرم عسل مامان عزیزمامان پسته خندونم مغزبادومم ماه مامان اگه نبودی زندگی هیچی نبود بزرگ شدی خیلی پارسال این موقعها کولیکت شروع شد وای چه شبایی بود بعد از زردی که داشتی چند شبی رو خوب دوتایی خوابیدیم تااینکه کولیک اومد تا4صبح بیدار بودیم بمیرم واست آروم میشدی وخاب میرفتی وبایه جیغ میپریدی چنان گریه میکردی که اشکات میومد منم تورو آرومت میکردم وهمراه تو گریه میکردم یه شب گریهات بدتر شدو طولانی که به هیچ طریقی آروم نمیشدی به بابایی گفتم بریم دکتر همین که نشستیم توماشین آروم شدی وخاب رفتی یه 10دقیقه ای دور زدیم که خابت عمیق بشه ...
نویسنده :
مامانی
14:36