شب یلدا
یلدات مبارک گلم
قرار بود امسال سنت شکنی کنیم وخونه باشیم ولی هههههههههههه
شب قبلش مامان بزرگ گفتن بریم اونجا ما هم گفتیم چشششششششششم
5شنبه منو بابایی کار بانکی داشتیم رفتیم بیرون که اخر مسیر ختم شد به خونه مامانی
قبلش هم رفتیم یه دوچرخه واسه گل پسری خریدیم که بعداز دو روز هنوز ذوق میزنی وقتی میبینیش
ظهر بردیم خونه مامانی وبا مبینا کلی بازی کردی شب هم بردیم خونه بابازضا وکلی با علی وکیان بازی کردی
علی پسرعموت که کلی باهات بازی کرد
کیان پسر دختر دایی بابایی که7ماه ازت کوچیکتره
ودر کل من
عااااااااااااشقتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی