محرم به روایت تصویر
روزاولی که پسرم به روضه میرفت در حال آماده شدن
داره گیسهاش رو مرتب میکنه
همایش علی اصغر
گهواره علی اضغری(البته موبایل به دست)
دخترها خاله خیلی دوستت دارن
توماشین وقتی برمیگشتیم خاب رفتی
بعداز نیم ساعت تازه بیدار شدی ساعت 1نصف شب
روز عاشورا
خسته شدی با اینکه همش تو بغلم بودی نشستی روی زمین
آقا ابوالفضل من بغل دایی علی اقا در لباس دایی خلیل
عکسهای پارسال
توضیح:بابایی محرم میره همراه هیئت ماهم میایم همراه مامانی وحاجی آقا
واسه همینه که عکس با بابایی نداری چون بیشتر شبهاهم خونه مامانی میخابیم.
میخام بزرگ که شدی روز عاشورا سقا بشی.
عااااااااشقتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی