خونه خاله کدوم وره؟؟؟!
سلام پسرمامانخوبی عسلم؟؟!
امروزدوتایی باهم رفتیم خونه خالهتوکلی بارعناومبینا بازی کردی.یه عالمه بهت خوش گذشتبابایی بدقولی کرد قراربودساعت8بیادباهم بریم خونه مامان بزرگ.ولی نیومد.البته بدقولی که نه.کارواسش پیش اومدرفت شرکتالآن خاله داره باهات بازی میکنه ومن ورعنا.دخترخاله ت داریم واست خاطراتت رو منویسیمخوابت گرفته وخسته شدیفعلآتابعدفرشته کوچولوی من
البته شب که بابایی اومد پیشنهاد داد که بریم دهمنم حرصم دراومد آخه چند بار تا حالا باهم رفتیم ده ولی چون بابایی عادت داره شب بریم وقتی میرسیدیم میگفتیم ابوالفضل سرمامیخوره وبرمی گشتیمخنده هم داره گلم
ولی ایندفعه فرق داشت چون تنها نرفتیم باعمه و مامان بزرگ رفتیم شماهم کل راه رو خواب کردی اونجا هم خواب بودیتا ساعت شیرت ١.٥ بیدار شدی شیر بخوری فهمیدی خونه نیستیم کامل بیدار شدی اصلا انگار نه انگار که ساعت ٢نصف شبهتوراه برگشت خواب رفتیقندعسل مامان صبح٨بیدار شدی.
اولین ده رفتنت مبارک گلم.