آزمااااااااااااااااااااااایش1/8
گل پسری قند عسلی جیگر مامان
درراستای ازمایش ادرار شاهزاده صبح 6.5 واست کیسه گذاشتم که بیدار هم شدی
تا ساعت 10که این مدت همش شیر خوردی که حتما ادرار رو داشته باشی
این مدت هم مواظب بودم که اصلا به پهلوهم نشی
10که بیدار شدی بازت کردم ولی ههههههههههههههههه دریغ از یه قطره
گل پسر قند عسل چراااااااااا؟
تا12خونه بودیم حریره دادمت خوردی و
رفتیم بیرون واسه خرید یه کفش ناز واست خریدم
تومغازه کیفی کرده بودی چندتا گفش پاکردی میگفتم راه برو
محکم پاهاتو زمین میزدی تا صدا کنه
چون هنوز کفش صدادار پات میکنم
یکی از کفشاروکه دراوردم گاه وزدی تو صورتم
منم شوووووووک نگات کردم
فوری گرفتی اشتباه کردی
چندتا بوس باحال بهم دادی پشت سرهم
.بعدازظهر خونه مامانی دباره واست کیسه گذاشتم و خابوندمت
وقتی بیدار شدی بعداز 2ساعت هنوز خبری نبود
تا اینکه بالاخره موفق شدی وشدم
ولی خیلی با یه دردسر بردم آزمایشگاه گفتن کمممممممممممممممممممممممممممه
میدونی یعنی چه یعنی کمه دوباره واااااااااااااااااااای
رفتیم خونه خاله .خاله بازت کرد یک ساعت
دور اتاق کیف کرده بود یکه بازی ولی بازم دریغ
منم ناامییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید
شب اومدیم خونه خاب که رفتیم برات کیسه گذاشتم
امیدم به صبح هستش
شاید این کابوس کیسه گذاشتن تموم بشه.
(بالاییهارو دیشب نوشته بودم)
2/8
صبح ساعت 6بازت کروم واااااااااااااااای دریغ از یه قطره
شوکه شده بودم طوری که زدم زیر گریه
بازم بستمت بابایی زنگ زد کیسه رو بردار شای چیزیش بشه
7بود بازت کردم وااااااااااااااااااااای کیسه پربود خوشحال شده بودم
فوری بردم آزمایشگاه
خدا روشکر راحت شدم از کیسه
عااااااااااااااااشقتم چه باکیسه چه بدون کیسه