مریضیت و کباب شدن دل رعنااااااااااااااااااااااااااااا....!!!
سلام جیجر خاله...
الهی رعنا واست بمیره آخه چند روزی مریض شدی قند عسل......4 روز پیش یه ذره سرفه میکردی و همین...اما روزبه روز بدتر شدی....تا یه روز آخر که تب کردی..وای چقده حالت بد بود..اونشب مامانی میگه 300 گرم کم کردی.....الهی خاله فدات بشه..شب بعدش اونقده تب داشتی که دل آدم کباب میشداونقده بی حال بودی حتی وقتی منم که استاد رقصتم بهت میگفتم نینای بهم گوش نمیکردی...دیگه اون دل مامانت طاقت نیاوردو بردنت دکتر.......دکی خودت نبود اما دکتر اورژانس گفتش باید بستری بشی
آخ که چقد مریض بودی...الهی خاله قربونت بره...روز اول که اومدم ملاقاتت آخ خدایا دلم میخواست بمیرم چقده لاغر شده بود...رنگ به روی قشنگت نمونده بود...!!!
روز دوم::::
امروز من نیومدم ملاقتت..چون رفته بودیم بیرون...ببخشید ابولفضل خاله
روز سوم:::
امروز که اومدیم ....یه کوچولو حالت بهتر بود....کمی کمتر تب داشتی...اما هنوزم حالت بد بودولی وقتی من میگفتم نینای نای.دستات رو تکونمیدادی و میخندیدی...قربون اون خنده های قشنگت بررررم
روز چهارم:::
............!!!!!!!!!!!!!!