ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

ابوالفضل دنیای مامان وبابا

شکرخدا

1391/3/28 1:26
نویسنده : مامانی
140 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم

نمیدونم کی اینو میخونی الان که مینویسم ساعت1 شبه وشما وبابایی خوابید.

الان 4روزه رفتی تو 11ماهگی.مردی شدی واسه خودت.

مامان جان ببخشید که بعضی وقتا حرفات رو نمی فهمم.

نمیدونی چه حالی میشم وقتی داری هی نق میزنی ومامانی میگه تشنته وبهت آب میدادم وتوتاآخر لیوان میخوری ببخشید گلم.

ببخشید که بعضی وقتا به زور خوابت میکنم.

سرت نق میزنم.

ولی این رو بدون من همیشه تورو دوست دارم بیشتر همه.

تو همه زندگیمی.

وقتی اومدی بهم امید دوباره دادی.

دیدم رو به زندگی عوض کردی.

وقتی هنوز تو شکمم بودی خیلی باهات حرف میزدم شده بودی سنگ صبورم محرمم رازدارم.

خدایا شکرت.

خیلی این جمله رو گفتم و میگم که هر چی بگم بازم کمه.

خدایا شکرت که این فرشتت رو بمن دادی.

فرشته ای که با اومدنش زندگی منو عوض کرد.

هر روز با خندهات جون تازه میگیرم.

تمام دنیا یادم میره وقتی میخندی.

مامان جان عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم.

امیدوارم در پناه خدا سالم وخوب زندگی کنی.

هیچ وقت خدا رو فراموش نکن.

دووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووستت دارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان محمد صادق(زهرا)
28 خرداد 91 7:47
چقد احساسات مادرونت و قشنگ نوشتی!!!

خدا پسرتون و واسه شما و شمارو واسه پسری حفظ کنه!
مرسی که اومدی پیشم!!!


مرسی عزیزم.امیدوارم سالهای طولانی با گل پسرتون خوش باشید.